تولد 4 سالگي
امروز 4
سالت تموم ميشه . نمي دني چه حسي دارم كه روز به روزبزرگتر شدنتو مي بينم. شدي همه ي دنيام
امروز كلي خوشحالي كه قراره همه دوستات و دختر خاله پسر خاله هات پيشت باشن(البته به آريا و آرين مي گي داداش)
از صبح با هم با كمك خاله ساناز كيك تولدت و درست كرديدم و ميزتو چيديم..
دوستات نيكا و مهبد هم بودن
وقتي خيلي كوچولو بودي يه روز دست بزرگترها نوشابه ديدي و گفتي از اينا منم شيشه نوشابرو حسابي تكون دادم و تو وتي سركشيدي گاز نوشابه گرفتت و ديگه به نوشابه لب نزدي . ببخشيد مامان اين كار به نفعت بود آخه نوشابه فقظ ضرره
روز تولدت خوب مجبور بوديم نوشابه بزاريم چون بزرگترها بودن و يكسري بدون نوشابه ساندويچ دوست ندارن وقتي نوشابه زرد دست بچه ها ديدي گفتي مامان منم آب هويج ميخوام. هممون كلي بهت خنديديم و برات آب هويج درست كردم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی